حضرت مهدی(عج)؛ الگویی مجسم از کمالات انسانی

موعود در اندیشه اسلامی به ویژه در دیدگاه شیعه ماهیتی مشخص دارد و مصداق معینی را به خود اختصاص داده و در منابع معتبر به اثبات رسیده است. آن حضرت که همنام پیامبر اکرم (ص) هستند، غیبتی طولانی دارند و ظهورشان منوط به اراده خداوند متعال و تحقق شرایط ظهور است. حضرت مهدی (عج) در نیمه شعبان ۲۵۵ قمری به عنوان آخرین امام از سلسله ائمه اطهار(ع) در خانه امام حسن عسکری (ع) متولد شدند.

حضرت مهدی (عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. پس از شهادت پدرشان در ۲۶۰ قمری، دوره غیبت صغری آغاز شد و تا ۳۲۹ قمری ادامه پیدا کرد. در این دوره ایشان از طریق چهار نائب به اداره امور مردم می پرداختند و پس از این دوران تا زمانی که خدا مصلحت بدانند، دوره غیبت کبری و دوره انتظار است.

ولادت دوازدهمین پیشوای شیعیان(عج) از دیدگاه عالمان مسلمان

در جامعه شیعه دوازده امامی، هم در میان عالمان و صاحبنظران و همچنین در میان مردم عادی، ولادت امام مهدی (عج) مورد اجماع بوده و از ضروریات مذهب قلمداد می شود. این باور در جای جای آثار شیعه از کهن ترین آنها تا دوره های کنونی انعکاس یافته است. کلینی در الکافی با صراحت می نویسد: ولد (علیه السلام) للنصف من شعبان سنه خمس و خمسین و مائتین.
مسعودی در احادیث زیادی همین را گزارش کرده و صدوق نیز ضمن روایات متعددی، آن را بیان کرده است. شیخ مفید در الارشاد نیز همین باور را منعکس می کند و سید مرتضی در تنزیه الانبیاء آن را مستدل ساخته و شیخ طوسی در کتاب الغیبه، همانند عالمان پیشین، این واقعه را ذکر می کند و به همین ترتیب دانشمندان شیعه تا دوره های معاصر، بر این مساله تأکید می کنند.

علامه طباطبایی در کتاب شیعه در اسلام می نویسد: حضرت مهدی موعود، فرزند امام یازدهم که اسمش مطابق اسم پیامبر (ص) بوده در سال ۲۵۶ و یا ۲۵۵ در سامراء متولد شدند. مظفر در عقاید الامامیه به هنگام معرفی عقاید شیعه، یکی از آن باورها را ولادت امام مهدی (عج) معرفی می کند.

همچنین بسیاری از دانشمندان و نویسندگان اهل سنت ولادت محمّد بن الحسن العسکری (ع) را قبول دارند. افرادی که هم ولادت ایشان را پذیرفته اند و هم ولایت ایشان را باور دارند می توان از محیی الدین ابن عربی نام برد که وی با صراحت محمّد بن الحسن العسکری (ع) را همان مهدی موعودی می شناسد که پیامبر(ص) به ظهورش وعده داده است. محمّد بن طلحه شافعی نیز به روشنی بر این باور است و از آن نیز دفاع می کند و به برخی از اشکالاتی که وارد شده پاسخ می دهد.

 همچنین علی بن محمّد بن احمد مالکی مشهور به ابن صباغ نیز با صراحت این دیدگاه را می پذیرد و در خصوص امام مهدی (عج) همانند شیعه می اندیشد. سبط ابن جوزی در تذکره الخواص، مهدی موعود (عج) را همان محمّد بن الحسن بن علی بن محمّد می داند که پیامبر(ص) به ظهورش نوید داده اند. از میان این افراد گنجی شافعی نویسنده کتاب البیان فی اخبار صاحب الزمان هم که آخرین باب کتابش را به همین موضوع اختصاص داده و از حیات و زنده بودن امام مهدی(عج) با دلایل مختلف دفاع می کند.

مهدویت در اندیشه شیعه و اهل سنت

اندیشه مهدویت، اندیشه ای فراگیر و فرا مذهبی است و همه گروه های اسلامی بدان اعتقاد قلبی دارند. از این رو ۲  گروه عمده اسلامی یعنی اهل سنت و شیعه، انکار امام مهدی(عج) و ظهور ایشان را  کفر و خروج از دین اسلام تلقی می کنند. چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: هر کس قائم از فرزندان مرا انکار کند، در واقع مرا انکار کرده است و نیز می فرمایند: هر کس که مهدی قائم از فرزندان مرا در زمان غیبتش انکار کند به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.
در منابع اهل سنت نیز آمده است که پیامبر(ص) فرموده اند: هر کس مهدی را انکار کند به راستی کافر است یا هر کس ظهور مهدی را انکار کند، به آنچه بر محمد نازل شده، کفر ورزیده است.
روایات ذکر شده و امثال آن ها در منابع روایی و تاریخی شیعه و اهل سنت فراوان نقل شده  که همه آن ها از اهمیت و خطیر بودن اندیشه مهدویت از منظر مسلمانان حکایت دارد.

همچنین مهم بودن اندیشه مهدویت نزد اهل سنت و شیعه را می توان از ادعای تواتری  که از ناحیه علمای اسلامی ابراز شده است، برداشت کرد. این مهم در منابع مهم اسلامی آمده است. برای نمونه حافظ ابوعبدالله گنجی شافعی در کتاب البیان نوشته است: احادیث پیامبر اکرم درباره حضرت مهدی به دلیل راویان بسیاری که دارد، به حد تواتر رسیده است.
ابن حجر عسقلانی در کتاب فتح باری که در شرح صحیح بخاری نوشته است، می گوید: اخبار متواتر رسیده که مهدی از این امت است و عیسی از آسمان می آید و پشت سر مهدی نماز خواهد خواند.
ابن ابی الحدید نیز در شرح نهج البلاغه می نویسد: اتفاق تمام فرقه های مسلمین است که دنیا و دین و تکلیف تمام نمی شود، مگر با مهدی موعود.

مساله ظهور

از باورهای هم گرا در اندیشه مهدویت که مورد اذعان و باور همه مسلمانان بوده، مسأله ظهور حضرت مهدی (عج) و حتمیت آن است. براین اساس روایات فراوانی که در منابع حدیثی و تاریخی اهل سنت و شیعه آمده است از فراگیری اعتقاد به مسأله ظهور میان مسلمانان حکایت دارد. برای نمونه ترمذی در کتاب سنن از ابوهریره به نقل از پیامبر (ص) آورده است: اگر به پایان دنیا جز یک روز باقی نماند، خداوند، آن روز را به حدی طولانی می سازد تا مردی از اهل بیت من که هم نام من است، زمام امور را به دست گیرد.
همچنین در منابع شیعه درباره ظهور و حتمیت آن از حضرت محمد(ص) آمده است: قیامت برپا نمی شود تا هنگامی که قائمی از ما به حق قیام کند و این هنگامی است که خدای تعالی اذن ظهورش بدهد.
از امام باقر (ع) نیز در این باره چنین نقل شده است: قیام قائم ما از وعده های حتمی خداوند است. هرکس در این که می گویم شک و تردید به خود راه بدهد، خدا را به حال کفر و انکار ملاقات خواهد کرد.

نشانه های ظهور

رخداد ظهور به سبب مهم بودن، دارای نشانه هایی است که قبل از وقوع، آن نشانه ها تحقق پیدا می کنند. موضوع نشان مند بودن ظهور، نه تنها مورد قبول همه مهدی باوران است، بلکه مورد قبول موعود باوران و غیر مسلمانان نیز است؛ یعنی هر آیین و دینی که به آمدن منجی اعتقاد دارد، برای ظهور او برخی علایم و نشانه هایی را بر می شمارد. مسلمانان، یعنی همه گروه های اسلامی که به آمدن امام مهدی(عج) اعتقاد دارند، برای ظهور او برخی علایم و نشانه ها را قرار می دهند که مورد اتفاق و هماهنگی همه گروه ها است.
در مسند طیالسی از قول رسول اکرم(ص) آمده است: به انجام کارها بپردازید، قبل از آن که ۶ نشانه (ظهور) رخ دهد: طلوع خورشید از ناحیه مغرب، دجال، دود، دابة الارض و…
در منابع شیعه از امام علی(ع) چنین آمده است: از نشانه هایی که بدون تردید و به طور حتم پیش از قائم (عج) واقع خواهد شد، چنین است: قیام سفیانی، فرو رفتن زمین در بیداد، کشته شدن نفس زکیه، ندای آسمان و قیام یمانی.

بنابراین در باور تمام گروه های اسلامی ظهور حضرت مهدی موعود(عج)، امری دفعی و تصادفی تلقی نمی شود، بلکه واقعه‌ای است که با بسترسازی و تمهیداتی که به وسیله زمینه سازان ظهور شکل می گیرد به صورت تدریجی رخ می نماید. بر این پایه، قیام های قبل از ظهور که به قیام امام مهدی(عج) منتهی می شود و در منابع اهل سنت و شیعه آمده، قابل توجیه است. در تفسیر مجمع البیان آمده که پیامبر(ص) پس از تلاوت آیه ۱۸۱ سوره اعراف فرموده اند: همانا از امت من، گروهی پیوسته بر محور حق دور می زنند، تا عیسی از آسمان نازل شود.
حضرت امام محمد باقر(ع) نیز می فرماید: گروهی از مشرق برای دست یابی به حق قیام می کنند ولی به آن نمی رسند. بار دیگر قیام خود را آغاز می کنند، باز به آن نمی رسند. در این صورت با اسلحه به قیام خود ادامه داده و به هدف و خواسته خود می رسند؛ ولی این مقدار را قبول نکرده به قیام ادامه می دهند تا این که نهضت خود را به صاحبشان (حضرت مهدی) می رسانند. کشته هایشان، شهید حساب می شوند؛ اگر آن زمان را درک کنم، خود را وقف صاحب آن قیام (امام مهدی) می کنم.

منبع : ایرنا