واژه قدر و نسبت آن به انسان
واژه قدرونسبت آن به انسان

زمان مطالعه : ۱ دقیقه

درسوره قدر که می فرماید:
« إنّا أنزَلنَاهُ فِی لَیلَة القَدر »، فقط منظور، قدر انسان نیست
بلکه کلمه ی « القدر » با « ال » به این معناست که همه چیز در این شب،قدر و اندازه ی خودش را می یابد.

عبارت « لیلة القدر » اشاره به اندازه دارد. اگر انسان، اندازه‌ی خود را نداند قدر ندارد! البته نه قدر و اندازه کَمّی؛ بلکه به معنی بها.قاعده‌ی کلی این است که هیچ مخلوق و هیچ موجودِ بدونِ اندازه در عالَم هستی وجود ندارد؛ به جز خدای سبحان که نمی‌شودبرایش اندازه، قائل شد چون او قدر آفرین‌ست؛
« وَمَا قَدَروا اللهَ حَقّ قَدرِهِ » ۱
یعنی در عالَم طبیعت، اصلا نمی‌توان موجودی را تصور کرد که اندازه ای نداشته باشد چون دنیا، جهان اندازه‌ها است!
اما گاهی منظور از قدر، فقط قیمت است و ارزش و بهای چیزی را در نظر گرفتن؛ ارزش هم به یک معنا همین اندازه‌ست ولی قدری بالاتر از آن می باشد مثلا :اخلاقیات که ارزش‌های انسانی اند؛ صدق، عدالت، امانت، وفای به عهد،خوبی و امثال این ‌ها همه از یک ارزش و قدری برخوردار هستند.
اما نه قدر کمّی و ریاضی‌گونه. شایسته و بایسته اینست که انسان ارزش و بهای خود را بیابد، و در دنیای معنویات، وارد شود تا از اندازه و قدر معنوی برخوردار گردد که این همان قدرِ عقول است و فقط عقل او این اندازه را می تواند بسنجد چون انسان هم اندازه‌ی مادی دارد هم اندازه‌ی معنوی وصرفا موجودی در بین دیگر موجودات نیست!
– پس دانستیم وقتی انسان بتواند قدر و بهای خود را بشناسد ارزش معنوی وی خیلی زیاد بالا می‌رود و بر عالَم هستی محیط و صاحب احاطه می‌شود ولی در راستای اوامر الهی و هماهنگ باقوانینِ تکوینی و تشریعی که خدابر عالَم وضع نموده‌، عمل می‌کند.
———–
– بیانات استاد ابراهیمی دینانی
از کتاب معرفت، صفای رمضان

__________
۱- آیه ۶۷ سورهء زمر