
همه چیز درباره تاریخچه مداحی در ایران
چیزی كه امروز بهعنوان تاریخچه مداحی در ایران از آن یاد میکنیم درواقع یک فرایند تاریخی، اجتماعی و سیاسی تکامل یافته است؛ ریشه در مویه برای شهید اول به شیوه قوم بنی نظیر نزد پیامبر دارد و درگذر زمان کاملاً متحول شده است.
در زمان آلبویه، قرن چهارم هجری، دستهی سینهزنی در شهر به راه افتاده و در قرن نهم خواندن فارسی كتاب روضه الشهدا اثر ملا حسین كاشفی، روضهخوانها را پدید آورده و در دوران صفویه، قرن دهم، اشعار آهنگین و آلات موسیقی نظامی به آن افزوده شده است.
تعاریف و تاریخچه مداحی در ایران چیست؟
تعبیر مداحی، تعبیر فارسی نسبتاً متأخری است. اصل مداحی، خواندن شعر در مدح و مرثیهۀ ائمه(ع) است که غالباً جنبۀ مرثیهۀ آن بیشتر از مدح است.
مرثیه بنا به تعریف ابن منظور، در لغت از ریشه رثا، مرثیه، مرثیه، به معنی مدح کسی پس از مرگ و گریه کردن بر او؛ همچنین برشمردن محاسن متوفی و شعر سرودن برای وی است.
نوحه بنا به تعریف به معنای بیان مصیبت و گریه کردن به آواز است. از مثالهای دهخدا برمیآید که این واژه به همین معنی از روزگاران دور، از فردوسی گرفته تا ناصرخسرو و نظامی به کار میرفته است. نمونه آن این بیت از سروده نظامی است:
- آن نوحهگری در او اثر کرد
- او نیز به نوحه دیده تر کرد
در قرن اول هجری، نخستین مداحی و تعزیه رخ داد. شاید بتوان نقطه آغاز مداحی در مذهب شیعه را در نخستین تعزیت رسمی که توسط توابین بر سر مرقد امام حسین(ع) در سال ۶۵ هجری برپا کردند دانست.
بعدها مراسم تعزیت به وسیله شعر و محافل شعرخوانی که توسط ائمه اطهار(ع) به پا میشد، توسعه یافت.
در قرن چهارم هجری، مداحی به عنوان مراسم اجتماعی مورد تأیید حکومت و درملأعام، نخستین بار در زمان حکومت آلبویه، در سال ۳۵۲ قمری در شهر بغداد طی مراسم عزاداری عاشورا، انجام شد.
همچنین در قرن چهارم، نخستین سوگنامه کربال به زبان فارسی در قالب قصیده مسمط، توسط شاعری بنام کسایی مروزی سروده شد.
تاریخچه مداحی در ایران در قرن معاصر
در قرن سیزدهم و دوره قاجاریه، مرثیهسرای معروف، شاعری به نام یغمای جندقی متوفی، نخستین شاعری است که بخشی از دیوانش به نوحه اختصاص یافته است.
میتوان گفت که وی توانسته است خرده ژانری را با عنوان نوحهسرایی در شعر فارسی ابداع کند.
در آن زمان مداحی و نوحهخوانی در روستاها هم رایج بوده است.
به گفته بسیاری از تاریخ شناسان، دوره قاجار بیشترین تنوع در عزاداری مرسوم شد، در این دوران علاوه بر شبیهخوانی و تعزیه، برپایی سقاخانه؛ قمهزنی، سخنرانیهای مذهبی، مراسم همراهی شهدای کربلا، مراسم تشت گذاری و.. . نیز در این دوره به رسمیت شناخته شد.
پس از دوره قاجار و با به سلطنت رسیدن رضاشاه، حضور دستهها و هیئتهای عزاداری کمرنگ شد، زیرا حضور افراد در تکیهها و عزاداری در این دوره ممنوع شد و این رویکرد باعث شد که گونه دیگری از عزاداری در قالب هیئتهای عزاداری خانگی متولد شده و به سرعت رشد کنند. این جلسات معمولاً به صورت هفتگی یا ماهانه برقرار میشود.
در زمان پهلوی دوم، محمدرضا شاه هر چه سعی کرد نتوانست با تأثیرگذاری و قدرت و هیئتهای مذهبی و دهه محرم مقابله کند. به طوری که به باور بسیاری شعله آتش انقلاب اسلامی از دهه ” ۱۳۴۰و بهویژه محرم ” ۱۳۴۲در ایران روشن شد. بهعلاوه راهپیمایی میلیونی در سراسر ایران در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی ۱۳۵۷ به مثابه تیر خلاصی بود که پایان حکومت شاهنشاهی را حتمی کرد.
پیروزی انقلاب مانند دمیدن خون تازهای در رگهای شیعیان و سنتهای عاشورایی بود، از آن تاریخ تا امروز همه شیوههای مقبول و مرسوم عزاداری در نقاط مختلف ایران پیاده و اجرا شده است.